گوته، دانته، امرسون، هانری ماسه، بلیک و بسیاری دیگر از بزرگان جهان غرب متأثر از عالم ادبیات ایرانی و بهویژه خیام، عطار، مولوی، حافظ و سعدی بودهاند. از سوی دیگر، نقاشان ایرانی از دیرباز با ادبیات فارسی دارای روابط بنیادین و ریشهدار بودهاند که هر یک سبب غنای دیگری بوده است. در این میان استاد محمود فرشچیان، نگارگر نامدار معاصر علاوه بر اینکه خود دارای طبع و قریحه ادبی بود و مجموعه شعری هم دارد با تأثیر از ادبیات فارسی و شاعران، سبکی مختص به خود را بنیان نهاد که همواره مورد توجه و ستایش هنرشناسان بوده است.فرشچیان با عالم ادبیات فارسی هم به صورت ذاتی و هم بهطور اکتسابی مأنوس بوده است؛ یعنی هم ذوق و قریحه خدادادی او و هم محیط هنری و ادبی آن سالهای اصفهان بر شخصیت او تأثیر بسیاری گذاشته است.
بهطور کلی چند عامل درونی و بیرونی سبب شده استاد فرشچیان در خلق آثارش به ادبیات توجه جدی داشته باشد. اول فضای فرهنگی اصفهان و بهویژه آموزههای خانوادگی فرشچیان بوده است. خانههای آن روز اصفهان با کتب خطی و سنگی شاهنامه، خمسه نظامی، گلستان و بوستان سعدی، مثنوی مولانا و دیوان حافظ مزین بوده است. این فضا نه تنها در اصفهان که بر فضای کشور حاکم بوده و ایران آن روزها ایرانی فرهنگدوست بوده است. همچنین پدر هنرمند، غلامرضا فرشچیان به دلیل علاقه به شعر و ادبیات ایرانی، گهگاه مرشد و نقال دعوت میکرده و آنها در اتاق پنجدری و حوض خانه جمع میشدهاند و او با صدای رسا و رشیدش و نقل داستانهای شاهنامه از قبیل رستم و سهراب و یا حکایتهای گلستان و بوستان، مجلس را مستفیض میکرده است. این فضای ادبی در کارگاه حاج میرزا امامی، نخستین استاد فرشچیان نیز استمرار داشته است. حاج میرزا آقا امامی به دلیل نبودن رادیو و ضبط صوت و دیگر رسانههای مرسوم امروزی، گاه مرشدها، نقالها و شاهنامهخوانها را دعوت میکرده تا برای شاگردان ازجمله فرشچیان داستانهای پهلوانی و قصههای اساطیری تعریف کنند.
فرشچیان در انجمن شعرای اصفهان هم فعال بوده و همیشه اشعار بزرگان ادبی را میخوانده و به حافظه میسپرده است. اساتید او ازجمله بهنیا متخلص به مهین و شادروان عبدالکریم بصیر به او تکلیف میکردند باید تمام دیوان حافظ را حفظ کند. فرشچیان در دوره هنرستان بر پایه اشعار سعدی و بهویژه خیام و حافظ خلق اثر میکرد و دلبستگیاش را به شعر و ادبیات در آن سالها نشان داده است.
اعتنای جدی فرشچیان به مضامین ادبی
براساس آمار و تحلیلهای کمّی در مجموع از ۵۳۸ اثر هنرمند، حدود ۱۳۴ اثر یعنی تقریباً ۲۵ درصد (حدود یک چهارم) کل آثار هنرمند را آثار ادبی او تشکیل داده است که این آمار حکایت از اعتنای جدی فرشچیان به موضوعات و مضامین ادبی دارد. در نتیجه میتوان ادعا کرد موضوعات و مضامین ادبی یکی از برجستهترین موضوعاتی بوده که مورد استفاده هنرمند بوده است و در شکلگیری سبک او نقشی انکارناپذیر داشته است. فرشچیان از اشعار و ادبیات فارسی به صورتهای مختلف بهره گرفته است. او یا از مصراع و شعر مشخصی تأثیر گرفته و اثری را خلق کرده و یا تحت تأثیر شاعر و یا اثری از او بوده است. در نمونه اول، مثلاً مصراع معروف «گل آدم بسرشتند» بسیار در آثار او دیده میشود اما به صورت غیرمستقیم از محتوای شاعران بسیاری بهره گرفته است. فارغ از مضامین محتوایی، فرشچیان از خود تصاویر شاعران هم در نگارگریهایش استفاده کرده است.
به گفته امیر رضائینبرد، استاد فرشچیان در میان بزرگان شعر فارسی بیش از هر شاعری به خیام نظر داشته است، در رتبه بعدی فردوسی قرار دارد و پس از او حافظ. بیشترین ارجاع هنرمند به سبکها و قالبهای شعر فارسی سبک عراقی و قالب رباعی بوده است.سعدی، نظامی، عطار، رودکی، ناصرخسرو، مجمر اصفهانی، یغمای جندقی، فروغی بسطامی، محمدعلی بهمنی و فریدون مشیری دیگر شاعرانی بودند که رد پای شعر و یا تصویر آنها در آثار فرشچیان دیده میشود.بخش قابل توجهی از آثار خیامی که از مهمترین آثار ایشان به شمار میروند در یک بازه زمانی، بین سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۰ بوده است. آثار مربوط به شاهنامه هم سفارشی برای یک نسخه خطی قاجاری بوده است که فرشچیان در زمان پهلوی آن را انجام داده است.
نگاره «حافظ»
اما فرشچیان در مجموعه آثار ادبی خود محور هفت نگاره را مشخصاً به تصویرپردازی وجود حافظ اختصاص داده است که در این میان به گفته کارشناسان، نگاره «حافظ» غنیترین نگاره از این مجموعه به لحاظ زیباشناختی محسوب میشود که شاید کاملترین و رساترین شمایل از حضرت حافظ در ایران باشد. به همین دلایل در مجموعه آثار ادبی فرشچیان اگر اهمیت حافظ از خیام بیشتر نباشد یقیناً نقشی کلیدی در مجموعه آثار او دارد.
نگاره «حافظ» با محوریت شخصیت حافظ به مناسبت کنگره جهانی بزرگداشت حافظ خلق شد. در این اثر، حافظ میانسال در میان آسمان آبی و ملکوتی ترسیم شده است. پیشانی بلند، ابروان پرپشت کمانی، چشمان مخمور رنگی، بینی کشیده خوشتراش، سبیل و محاسن شوریده و سیال و لبهای باریک حافظ در این اثر بازآفرینی چهره خود نقاش هستند، بهطور کلی مردان مجموعه آثار فرشچیان بازآفرینی متنوعی از چهره خودش هستند. فضای اثیری و درجات آبی، زرد و اخرایی آرام، با هدف القای معانی روحانی و متافیزیکی به کار گرفته شدهاند. همچنین بازگذاشتن بخشی از سر حافظ و عدم وضوح و مرزبندی مشخص، دال بر تأویلپذیری اندیشههای حافظ دارد. حافظ در این نگاره در فضایی اثیری و رؤیایی با حالت متفکر نشسته است. این تصویر یادآور بیتی بسیار عمیق و گیرا از او است که
حافظ اسرار الهی کس نمیداند خموش از که میپرسی که دور روزگاران را چه شد
تأویلپذیری و ابهام هنری ویژگی مشترک آثار حافظ و فرشچیان هستند و چه بسا همین ویژگی، فرشچیان را به سمت تأثیر از آثار شاعر بزرگ سوق داده است. حافظی که «دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند» را سروده، همو گفته است «از بهر بوسهای ز لبش جان همی دهم». همچنین فرشچیانی که نگاره «پنجمین روز آفرینش» را خلق کرده است در کنارش اثری دارد با نام «در دل تیرهشب».
به طور کلی رویکرد فرشچیان به مقوله شعر و ادبیات در آفرینش آثار دارای سیری هدفمند و بهتدریج از وابستگی به ادبیات تا استقلال از ادبیات بوده است. او اگرچه در آغاز تحت تأثیر ادبیات و سیطره شاعران بزرگ ایرانی درصدد بازتاب جهان آفاق و عینی و روایت تصویر اندیشه و احساسات شاعران فارسیزبان بوده است اما در طول مسیر حرفهای، خود را از این سیطره میرهاند و با جهانبینی شخصی و چرخشی معنادار به سمت روایت جهان انفسی و درونی خود گام برمیدارد. یعنی اگر در آغاز به ادبیات و شاعران فارسی علاقه و گرایش داشته است در کارهای متأخر، ادبیات صرفاً ابزاری برای انتقال پیام هنرمند در راستای استقلال و تشخص سبک هنری او محسوب میشود.




نظر شما